فایل صوتی هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
گوینده : حسین پناهی
ساقی به نور باده برافروز جامِ ما
مطرب بگو که کارِ جهان شد به کامِ ما
.
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذتِ شربِ مدامِ ما
.
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام ما
.
چندان بود کرشمه و نازِ سَهی قدان
کآید به جلوه سرو صنوبر خرام ما
.
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بَرِ جانان پیام ما
.
گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
.
مستی به چشمِ شاهدِ دلبندِ ما خوش است
ز آن رو سپردهاند به مستی زمام ما
.
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نانِ حلالِ شیخ، ز آب حرام ما
.
حافظ ز دیده دانهٔ اشکی همیفشان
باشد که مرغِ وصل کند قصدِ دام ما
.
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
معنی غزل شماره 11 حافظ
بیت اول : ای ساقی جام ما را از بادهی زلال پرکن و دل ما را از این می آفتاب وش روشن نما و ای رامشگر، سرود شادی سر کن که روزگار به کام ما شد.
بیت دوم : ای بی خبر از لذت مستی و باده نوشی همیشگی ما ما در این جام پر از شراب، پرتو سیمای زیبای معشوق را میبینیم و شور دیدار یار ما را سرمست و شیدا میکند.
بیت سوم : عشق، نیرویی جاویدان و زندگی بخش است و هر کس شایان برخورداری از این موهبت اهورایی گشت همواره زنده خواهد بود و هرگز نخواهد مرد.
بیت چهارم : نازش و کرشمه ی زیبارویان بلندبالا تا هنگامی است که یار سرو قامت ما که خرامیدنش به حرکات باد فرمای و دلفریب شاخه های صنوبر ماننده است جلوه گری و چمیدن آغاز نکرده باشد.
بیت پنجم : ای باد بهاری اگر در بوستان به بزم عاشقانه گل و بلبل گذر کردی پیام شیفتگی ما به دلدار را نیز زمزمه کن که ما نیز چون هزاردستان نغمه پرداز جان در گرو معشوقی دل شکار داریم.
بیت ششم : از سوی ما به معشوق جفاپیشه بگو این همه از بردن نام ما پرهیز مکن اینقدر نامهربان و سنگین دل ،مباش سرانجام روزی فرا خواهد رسید که دیگر یاد ما و حتی نام ما را نیز فراموش خواهی کرد.
بیت هفتم : مستی ما از مستی چشمان خمار یار نشأت میگیرد زیرا چشمان مست دلدار آنقدر دلفریب و زیبا آفریده شده که سرنوشت ما نیز به مستی و میخوارگی رقم خورده است.
بیت هشتم : بیگمان زهدگرایی و پایبندی دین مداران مفتخوار به رواها و نارواهای ریاکارانه در روز رستاخیز در برابر رندی و باده نوشی ما بسیار ناچیز و بی بها خواهد بود.
بیت نهم : ای حافظ همواره در هجران معشوق بنال و زاری کن باشد که سرانجام مویه های عاشقانه ی تو دل سنگش را نرم کند و به وصلش نایل آیی.
بیت دهم : دریای ژرف بزرگواری و بخشندگی حاجی قوام آنقدر گسترده است که پهنه ی بیکران آسمان زمردین و هلال آسمان آرای ماه در آن دریا غرق خواهند شد.
برای دنبال کردن ما درصفحات مجازی کلیک کنید.
نظرات کاربران