صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را | غزل شماره 4 حافظ
بازدید 5110
0

 صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را | غزل شماره 4 حافظ

فایل صوتی غزل شماره 4 حافظ

گوینده : حسین پناهی

صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را

که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را

.

شکرفروش که عمرش دراز باد چرا

تَفَقُّدی نکند طوطی شکرخا را

.

غرور حُسنت اجازت مگر نداد ای گل؟

که پرسشی نکنی عَندَلیب شیدا را

.

به خُلق و لطف توان کرد صید اهل نظر

به بند و دام نگیرند مرغ دانا را

.

ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست

سَهی‌ قدانِ سیَه‌ چشمِ ماه‌ سیما را

.

چو با حبیب نشینی و باده پیمایی

به یاد دار مُحِبّان بادپیما را

.

جز این قَدَر نتوان گفت در جمال تو عیب

که وضع مِهر و وفا نیست روی زیبا را

.

در آسمان نه عجب گر به گفتهٔ حافظ

سرود زُهره به رقص آورد مسیحا را

معنی غزل شماره 4 حافظ

بیت اول : ای نسیم بامدادی به نرمی به آن زیبای پری پیکر بگو که عشق تو ما را شیدا آواره و بی سروسامان کرده است.


بیت دوم : کاش آن معشوقِ نوشین لب از این شاعر شیرین سخن دلجویی میکرد.


بیت سوم : ای ماهرو گویا آنقدر فریفته ی زیبایی خویشی که خود پسندی نگذاشت که جویای حال این عاشق نغمه سرا شوی.


بیت چهارم :  فرهیختگان هنرمندان و وارستگان را تنها با مهربانی و دلجویی میتوان شیفته ی خود کرد نه با شیوه های فریبنده ی دیگر.


بیت پنجم : نمیدانم چرا زیبارویان پری پیکر و دلربا دیر آشنا و با دوستی و وفا بیگانه اند.


بیت ششم : ای دلدار سنگین دل هرگاه با یار محبوب خویش خلوت میکنی باده مینوشی و هم آغوش میشوی از این عاشق ناکام نیز یاد کن.


بیت هفتم : محبوب من تو سرا پا حُسنی و تنها عیبی که در تو و دیگر زیبارویان میتوان یافت بی مهری و بی وفایی است.


بیت هشتم : گفتار دلکش حافظ آنقدر دلنشین و شورانگیز است که اگر در آسمان همراه نوای ساز رامشگر چرخ زهره ی ترانه خوان به گوش عیسی مسیح برسد وی را نیز به پایکوبی و دست افشانی وا میدارد.


برای دنبال کردن ما در صفحات مجازی کلیک کنید.

اشتراک گذاری

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *