فایل صوتی غزل شماره 18 حافظ
گوینده : حسین پناهی
ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت
وان مَواعید که کردی، مَرَواد از یادت
.
در شگفتم که در این مدتِ ایامِ فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادت
.
برسان بندگیِ دختر رَز، گو به درآی
که دَمُ و همت ما کرد ز بند آزادت
.
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
جای غم باد، مَر آن دل، که نخواهد شادت
.
شکر ایزد که ز تاراجِ خزان رخنه نیافت
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
.
چشم بد دور کز آن تفرقهات بازآورد
طالع نامور و دولت مادرزادت
.
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفانِ حوادث بِبَرَد بُنیادت
معنی غزل شماره 18 حافظ
بیت اول : ای آرام جان فرا رسیدن فرخنده روز عید بر تو خجسته باد امیدوارم نویدهایی که داده بودی از یادت نرفته باشد.
بیت دوم : شگفتا چگونه دلت راضی شد که در این دوران دوری و جدایی، از یاران و شیفتگان خویش ببری و آنان را فراموش کنی؟
بیت سوم : مراتب بندگی و دلسپردگی ما را به شراب برسان و بگو هنگام آن فرا رسیده است که از خم برون آیی تا تو را بنوشیم و بدان که آرزومندی ما تو را از زندان خُم برون آورد.
بیت چهارم : شادی و مستی باده نوشان در گرو وجود تو است تو دلها را به نشاط می آوری پس دلی که تو را خرسند و خُرم نخواهد اندوهگین باد.
بیت پنجم : سپاس بر یزدان پاک که در آن مدت که درهای میخانه بسته بود و تو در خم زندانی بودی، به تو و رنگ و بوی گلفام تو آسیبی نرسید و خداوند تو را از گزند خزان نگاه داشت.
بیت ششم : نگاه زیانبار بدخواهان از وجود تو دور باد بخت بلند و اقبال همایون مادرزادی تو، تو را از آسیب جدایی و دوری از هواخواهان و یارانت نگاه داشت و به انجمن دوستان باز آورد.
بیت هفتم : ای حافظ، سرمایه ارزشمند وصال یار را که مایه ی زندگی تو است از دست مده وگرنه رویدادهای هراسناک روزگار بنیان زندگیت را بر باد خواهد داد.
برای دنبال کردن ما درصفحات مجازی کلیک کنید.
نظرات کاربران