شعر به بالینم بیا گاهی از حسین پناهی
بازدید 334
0

شعر احساسی حسین پناهی به بالینم بیا گاهی

فایل صوتی

گوینده: حسین پناهی

ب بالینم بیا گاهی

بگیر از این سراپا درد دل عریان

سراغی ،پرسشی ، آهی

نسیم دست ماهت را

ب روی صورت خشک از کویر دردو از رنجم

بتابان صبحو هر شامی

ک رنگی از طراوت گیرد از مهرت

ک سیلی های پر دردم دگر رنگ رخم را

سوی خوش رنگی نخواهد برد ، ….

ای ماهی

ب بالینم بیا گاهی ک ماه هرشبم باشی

طلوع نقره ای رنگ درون مطلبم باشی

هجوم خنده ام باشی

میان این سراب تشنگی آب حیات هر تبم باشی

ب بالینم بیا گاهی

ک محتاج حضورت گشته ام گویا

پریشان از نبودن های بی سودت

تو هستی من ک نابودت

تو آتش من همه دودت

تو دریا من همه رودت

مرید غصه ات من گشته ام گویا

ب بالینم بیا گاهی

فضای سینه تاریک است و نم دارد

نهیب درد نزدیک است و غم دارد

هجوم مرگ نزدیک است دم دارد

صدایی از درون چاه تاریک است و سم دارد

و در پایان این معنی

جز این ک یک صدا هرشب

بگویم هر نفس این را

نوایی هیچ در من نیست

نویسنده و گوینده: حسین پناهی
برای دنبال کردن ما در صفحات مجازی کلیک کنید.

اشتراک گذاری

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *