دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما | غزل شماره 10 حافظ
بازدید 1451
0

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما | غزل شماره 10 حافظ

فایل صوتی دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما …

گوینده : حسین پناهی

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

.

ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون

روی سوی خانهٔ خَمّار دارد پیر ما

.

در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم

کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما

.

عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است

عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما

.

روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد

زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما

.

با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی؟

آه آتشناک و سوز سینهٔ شبگیر ما

.

تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش

رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما

معنی غزل شماره 10 حافظ

بیت اول : سرانجام دیشب پیر ما ستایش و سوز و گداز عاشقانه را بر نیایش زاهدانه برگزید، مسجد را رها کرد و به میخانه آمد و به خراباتیان باده نوش پیوست ما نیز ناگزیر از او پیروی خواهیم کرد.


بیت دوم : اکنون که راهنما و اوستاد ما میخانه را برگزیده ما نیز که مرید اوییم از این پس نماز نخواهیم گزارد و از پیرمان پیروی میکنیم.


بیت سوم : ما و آیین مدار رند و باده ،نوشان همگی با هم یار و همنشین خواهیم شد زیرا از آغاز سرنوشتمان را اینگونه رقم زده اند.


بیت چهام : اگر خردورزان بدانند که شیدایی عشق چه لذتی در بر دارد عقل را رها میکنند و دیوانه وار به دنبال جنون عشق میگردند تا اگر بخت یارشان باشد در خم زلف معشوقی گرفتار آیند.


بیت پنجم : ما مفهوم و نماد واقعی زیبایی را در چهره ی دل آرای تو دیدیم و همین زیبایی شگرف بر اندیشه و سخن ما سایه افکند و شعر ما را دلنشین و نغز ساخت.


بیت ششم : با وجود این همه زیبایی گمان نمیرود که آه آتشین و سوز و گداز عاشقانه ی ما بتواند دل سنگت را نرم کند و نویدبخش وصالت باشد.


بیت هفتم : ای حافظ، آه تو مانند تیر دور پروازی است که سینه ی آسمان را میشکافد و از گردون گذر میکند، پس بر جان خود رحم کن و بیش از این منال و از این تیر جان شکار بپرهیز.


برای دنبال کردن ما درصفحات مجازی کلیک کنید.

اشتراک گذاری

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *