فایل صوتی دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما …
گوینده : حسین پناهی
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
.
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانهٔ خَمّار دارد پیر ما
.
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفتهست در عهد ازل تقدیر ما
.
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
.
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما
.
با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی؟
آه آتشناک و سوز سینهٔ شبگیر ما
.
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما
معنی غزل شماره 10 حافظ
بیت اول : سرانجام دیشب پیر ما ستایش و سوز و گداز عاشقانه را بر نیایش زاهدانه برگزید، مسجد را رها کرد و به میخانه آمد و به خراباتیان باده نوش پیوست ما نیز ناگزیر از او پیروی خواهیم کرد.
بیت دوم : اکنون که راهنما و اوستاد ما میخانه را برگزیده ما نیز که مرید اوییم از این پس نماز نخواهیم گزارد و از پیرمان پیروی میکنیم.
بیت سوم : ما و آیین مدار رند و باده ،نوشان همگی با هم یار و همنشین خواهیم شد زیرا از آغاز سرنوشتمان را اینگونه رقم زده اند.
بیت چهام : اگر خردورزان بدانند که شیدایی عشق چه لذتی در بر دارد عقل را رها میکنند و دیوانه وار به دنبال جنون عشق میگردند تا اگر بخت یارشان باشد در خم زلف معشوقی گرفتار آیند.
بیت پنجم : ما مفهوم و نماد واقعی زیبایی را در چهره ی دل آرای تو دیدیم و همین زیبایی شگرف بر اندیشه و سخن ما سایه افکند و شعر ما را دلنشین و نغز ساخت.
بیت ششم : با وجود این همه زیبایی گمان نمیرود که آه آتشین و سوز و گداز عاشقانه ی ما بتواند دل سنگت را نرم کند و نویدبخش وصالت باشد.
بیت هفتم : ای حافظ، آه تو مانند تیر دور پروازی است که سینه ی آسمان را میشکافد و از گردون گذر میکند، پس بر جان خود رحم کن و بیش از این منال و از این تیر جان شکار بپرهیز.
برای دنبال کردن ما درصفحات مجازی کلیک کنید.
نظرات کاربران